علی داودی | ||
|
حتی در فضای نیمهتاریک کافی شاپ هم میتوان نگرانی را در نگاهش خواند؛ هر چند ثانیه یک بار نگاهی به ساعتش میاندازد و از کند بودن حرکت عقربههای آن تعجب میکند. کمکم به ساعت تعطیلی مدارس نزدیک میشود و وقتش دارد به پایان میرسد که پسر بدون عجله و با آرامش وارد کافیشاپ میشود و سر میز او مینشیند.
چند سال بعد وقتی با نگاه کردن به کودکش که در گوشه اتاق مشغول بازی است به آن دوران میاندیشد که دزدکی و دور از چشم خانوادهاش ساعتهایی را از وقت مدرسه دزدیده و وقتش را با پسری در کافیشاپ و پارکها گذرانده است، با خود میگوید، حالا که مادر کوچکی است باید بیش از این مراقب فرزندش باشد، خصوصا که بعد از جدایی از او باید خود به تنهایی از فرزندش مراقبت کند. به زندگی از دست رفتهاش میاندیشد، به تحصیلات نیمهکارهاش و به خانوادهای که هنوز بعد از چند سال از او به خاطر انتخابش و بیاحترامی به نظرشان، دلخورند. شاید این داستان تکراری خیلی از دخترانی باشد که در سنین نوجوانی و حتی در سنین بالاتر، از یک دوستی ساده شروع میشود و با بهانه عشق و دلبستگی که بیشتر رنگ و بوی عادت دارد، به ازدواج میکشد و در بعضی موارد بعد از مدت کوتاهی به طلاق ختم میشود. شکلگیری دوستیهای خیابانی در چند سال اخیر هر روز بیش از پیش شاهد ازدواجهایی بودهایم که سرچشمه آنها از دوستیهای خیابانی دختران و پسران شروع شده و نقش والدین برای انتخاب همسر آینده فرزندشان بسیار کمرنگ بوده است و آنها فقط نقش مجری مراسم ازدواج را بر عهده داشتهاند؛ چون انتخابها قبل از اینکه والدین مطلع شوند صورت گرفته و برای خانوادهها راهی جز ادامه این مسیر باقی نگذاشته است. امروزه آشنایی دختران و پسران از چتهای اینترنتی، مهمانیهای خصوصی، پارک، خیابان و حتی دانشگاه آغاز شده و پدر و مادر با نادیده گرفتن، یا بیتوجهی به موضوع در نهایت در مقابل عمل انجام شدهای قرار میگیرند که در بهترین حالت آن، اصرار دختر یا پسر به ازدواج با فردی فاقد شرایط لازم است. رزا قراچورلو، وکیل دادگستری در گفتگو با جامجم میگوید: اینگونه دوستیها در یک نگاه و معمولا در مکانهای عمومی مثل خیابانها و پارکها شروع میشود و افراد در این موارد هیچگونه شناختی نسبت به یکدیگر ندارند. قراچورلو با اشاره به اینکه آمار طلاق در ازدواجهایی که به این صورت انجام میگیرد بالاست، میافزاید: البته در تمامی ازدواج با زمینه دوستیها، طلاق صورت نمیگیرد و بعضی از آنها هم زندگی بادوام و موفقی دارند. این وکیل دادگستری فرهنگسازی را بهترین راهحل برای این مشکل میداند و میگوید: اگر ارگانهای مربوطه مثل سازمان ملی جوانان، مدارس، صدا و سیما و بقیه رسانهها با ارائه برنامه آموزشی صحیح، روابط پسران و دختران را در حد قانون و شرع به نوجوانان آموزش دهند و عواقب سوء و غیر قابل جبران اینگونه روابط را از طریق بررسیهای علمی همواره به آنها یادآوری کنند، میتوانیم کمتر شاهد اینگونه مشکلات باشیم. صدمات ناشی از دوستیهای غیرمجاز دکتر محمدجعفر غفرانی، استاد و کارشناس مسائل خانواده و جوانان، در رابطه با دوستیهای خیابانی و ارتباطهای غیرمجاز دختران و پسران میگوید: هدف این رابطههای خلاف قانون و مغایر با فرهنگ جامعه فقط دریافت یک لذت از طرف مقابل است، اما معمولا در ازدواج دو طرف تلاش میکنند در محبت کردن و کمک به پیشرفت یکدیگر از هم سبقت بگیرند که این باعث شادابی هرچه بیشتر آنان میشود. غفرانی میافزاید: در دوستیهای خیابانی و روابط نامشروع 2 جنس به دلیل توقعات و استفادههای یکطرفه، بخصوص در مورد دختران، فرد دچار نارضایتی و انواع افسردگیها میشود و کمترین صدمهاش این است که در بیشتر موارد لذتهای آنی و پردردسر اینگونه روابط، فرد را از شکوفا کردن استعدادهایش در سنین نوجوانی و جوانی بازمیدارد و باعث محرومیت او از تحصیل و پیشرفت میشود. دوستیهای خیابانی و بزهکاری نتیجه این دوستیها در بعضی شرایط بدتر از شکست در زندگی و طلاق و جدایی است و در مواردی حتی به جرم و جنایت نیز ختم میشود. شاید هنوز بعضیها بعد از سالها ماجرای شاهرخ و سمیه را به یاد داشته باشند، دختر و پسر نوجوانی که برای رسیدن به مقصودشان در یک جنون آنی، خواهر و برادر بیگناه سمیه را به قتل رساندند و موارد دیگری از این دست که بارها در صفحه حوادث روزنامهها دیدهایم. دکتر فربد فدایی، روانپزشک، در اینباره میگوید: اخیرا گزارشهای متعددی را در صفحه حوادث روزنامهها درباره نوع ویژهای از قتلها میخوانیم، از جمله اینکه مردی که بتازگی با دختری ازدواج کرده، با همدستی او، جوانی را که با او دوست بوده است به قتل میرساند؛ این رویدادهای ناگوار پیامد دوستیهای خیابانی بین دختران و پسران جوان و تظاهری از نارساییهای روانشناختی آنان است. فدایی میافزاید: بررسی چنین مواردی که در درجه خفیف منجر به اختلافات خانوادگی و در درجه شدید منتهی به رفتارهای کیفری (تهدید، ضرب و جرح، قتل) میشود، حاکی از آن است که گاهی انگیزههای بیمارگونه زن، گاهی انگیزههای بیمارگونه شوهر و برخی اوقات هم مزاحمتها و باجخواهیهای نامزد یا دوست سابق زن موجب اقدامات جنایی مشترک زن و شوهر میشود. این روانپزشک میافزاید: معمولا دختر یا پسر جوانی که در شرایط اجتماعی ما تمایل به دوستیهای خیابانی داشته باشد و به آن تن دهد، سازگاری شایستهای با شرایط و مناسبات معمول جامعه ندارد؛ این ناسازگاری و ناپختگی طبعا در جنبههای دیگر هم خود را نشان میدهد، چنین دختر یا پسری قادر به مهار انگیزههای غریزی خود نیست و به صورت تکانهای عمل میکند. فدایی با اشاره به اینکه دختر و پسری که در خیابان با یکدیگر آشنا شدهاند، اگر هم کارشان به ازدواج بکشد از همان آغاز به یکدیگر بدگمان هستند، میگوید: پسر یا دختر با خود میاندیشد، همان طور که او با من به طور تصادفی در خیابان آشنا شد، ممکن است قبلا هم با دیگری آشنا شده باشد، این استدلال چه خودآگاه و چه ناخودآگاه نتیجه قهری چنین دوستیهای خیابانی است، بنابراین چه زن و چه مرد مرتبا از دیگری راجع به روابط پیشین او میپرسد و هر چه بشنود، او را به پرسشهای دیگر وا میدارد و در حالی که میاندیشد همسرش او را فریب داده دچار خشم و حسد میشود که این مساله میتواند زمینهساز بروز جرم و جنایت باشد. شاید بهتر باشد پدران و مادران چنان به کودک و نوجوان خود نزدیک باشند که آنان بتوانند دغدغهها و گرفتاریهای خود را با والدینشان در میان بگذارند. خوب است با فراهم آوردن محیط دوستانه در خانه، دوستی و احترام بین پدر و مادر، آموختن خویشتنداری و قواعد اخلاقی به کودکان، از گرایشهای زودهنگام و نابجای نوجوانان به دوستیهای خیابانی و جستجوی عاطفه در خیابان پیشگیری کنیم. [ دوشنبه 89/5/4 ] [ 9:2 صبح ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
|
|
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |